98fun.ir

ما را چه بی‌گناه
گرفتار کرده‌ای …

از هر چه خورند
کم شود؛ جز غمِ تو

بدیش اینه که هی یادت میاد

بودنت
ارزش دیوانه شدن هم
دارد

گفتم شراب ِ وصل ، به اُوباش میدهند ؟

با خنده گفت : بنده‌ی « او » باش ، میدهند

بیا به نبودن خیانت کنیم و یکدیگر را ببینیم!

نزدیک چیزهایى بمون که از زنده بودنت احساس شادى کنى

تو بفرما که منِ سوخته خرمن چه کنم ؟

ما آدم‌ها
تنها کاری که خوب بلدیم،
زجر دادن یک‌دیگر است…

اوست کـه قهر و اقتـدارش
مـافـوق بندگـانش است

از یـادِ تـو برنداشتـم دست هـنـوز ♥️

چه غریبانه دلم
میلِ تو دارد

صبر پیشه کن که وعده ى خدا “حق” است

‏چقدر هیچ حرفی نداریم که با هیچ کسی بزنیم

‏رفیق خوب تا تهش باهات میمونه نه فقط تا جای خوبش ..

‎دلم برا چیزی تنگ شده که دیگه قرار نیس
‎تکرار بشه

مثلا بَرگردی و بگویی :
چیزی جا گذاشتم ؛
سپس من را برداری و با خود ببَری

من بیشتر از اون چیزی که فکر میکنی بهت مبتلا شدم …

‌‏یعنی شما مردام موقع چت کردن با کسی ک دوسش دارید، لبخند میزنید؟

‏ادم‌ چرا یهو دیگه هیچی نمیخواد؟

تو چرا نمی روی از من….

چه شبها بی ثمر تا صبح بیداری
و او هرگز نمی داند چه احوال بدی داری…!

این خاصیَتِ عشق است؛
باید بَلَدَت باشم…!

من و تو کوه شدیم و نمی‌رسیم به هم…

در قلبم راه نرو ،درد میکشد…

برچسب ها :

تمامی حقوق مطالب برای سایت تفریحی و سرگرمی 98 فان محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.